اسکیزوفرنی

اسکیزوفرنی یا شیزوفرنی یک اختلال روانی است که مشخصه‌ی آن از کارافتادگی فرآیندهای فکری و پاسخگویی عاطفی ضعیف است. مشخصه‌ی این بیماری عدم توانایی در درک یا بیان واقعیت است. اسکیزوفرنی شامل طیفی از اختلالات با سبب‌شناسی‌های ناهمگون است که با اختلالاتی در توانایی‌های شناختی، احساسات، ادراکات، حواس پنجگانه، تفکر و رفتار مشخص می‌گردد. به خوبی مشخص شده است که اسکیزوفرنی یک اختلال مغزی بوده و دارای ناهنجاری‌های قابل مشاهده‌ی ساختمانی و عملکردی در مطالعات تصویربرداری عصبی و همچنین اجزاء ژنتیکی است که در مطالعه بر روی دوقلوها یافت شده است. این بیماری در میان بیماری‌های عمده روانشناختی از همه وخیم‌تر است.

به طورکلی اسکیزوفرنی دارای علائم مثبت و علائم منفی است. علائم مثبت شامل توهم (شنوایی و بینایی)، هذیان (اﺣﺴﺎس ﺑﺪﺑﯿﻨﯽ، ﮔﺰﻧﺪ و آﺳﯿﺐ)، گفتار و رفتار آشفته و نابسامان، انزوا و گوشه‌نشینی بیش از حد است. علائم منفی شامل سطحی و کند شدن عاطفه، بی‌ارادگی، ناتوانی در لذت بردن، بی‌علاقگی یا بی‌واکنشی‌های هیجانی است. همچنین فرد با اختلال شدید در عملکرد اجتماعی یا شغلی مواجه است.

سیر اسکیزوفرنی شامل سه مرحله 1)مقدماتی 2) فعال و 3) باقیمانده است.

در مرحله‌ی فعال علاوه بر نشانه‌های منفی، نشانه‌های مثبت نیز به تدریج خود را نشان می‌دهند. مراحل مقدماتی و باقیمانده با اشکال خفیف‌تر علائم مرحله‌ی فعال مشخص می‌شوند، از قبیل باورهای غیرعادی، تفکر سحرآمیز و همچنین نقص‌هایی در مراقبت از خود و روابط بین فردی. در مرحله‌ی باقی‌مانده، معمولا علائم مثبت متوقف می‌شود اما نشانه‌های منفی باز هم حضور دارند و بارزتر هستند.

انواع اسکیزوفرنی:

اسکیزوفرنی به 5 نوع کلاسیک تقسیم میشود:

1. نوع پارانوئید: اشتغال ذهنی با یک هذیان معمولا از نوع گزند و آسیب یا خودبزرگ‌بینی و توهمات شنوایی مکرر. این نوع عموما پرتنش، عصبی، شکاک، محتاط، تودار، مقاوم، درخود فرورفته و گاها متخاصم و پرخاشگرند اما می‌توانند در موقعیت‌های اجتماعی خود را حفظ کنند و بدون بیان شرح حال از جانب اطرافیان، گاهی تشخیص آن‌ها مشکل است.

2. نوع نابسامان: در این نوع پسرفت آشکاری به رفتارهای ابتدایی وجود دارد. مهارگسیخته و آشفته هستند. فعالیت‌های این افراد غیرهدفمند بوده و سازنده نیست، پاسخ‌های هیجانی نامتناسب دارند و همچنین بی‌ربط‌گویی، ظاهر ژولیده، خنده‌های بی‌دلیل و شکلک درآوردن بی‌جا در این نوع بیماران شایع است.

3. نوع کاتاتونیک: علامت و آشفتگی آشکار این افراد در کارکرد حرکتی بوده که انعطاف‌پذیری مومی گفته می‌شود و شامل حالات بهت، سفتی عضلانی، پژواک رفتار، ناهنجاری‌های گفتاری (پژواک کلام یا سکوت)، اتخاذ وضعیت‌های خاص بدنی و گاها تغییر سریع بین دو حالت هیجان و بی‌حسی پیدا می‌کنند. بیماران ممکن است مدت‌های طولانی بدن خود را در وضعیت ناجوری نگه‌دارند.

4. نوع نامتمایز: بیمارانی هستند که به وضوح مبتلا به اسکیزوفرنی هستند (هذیان‌ها، توهمات، بی‌ربط‌گویی آشکار یا آشفتگی واضح رفتار) ولی قابل انتساب به هیچ‌کدام از انواع پارانوئیدی، نابسامان و کاتاتونیک نمی‌باشند.

5. نوع باقیمانده: در این نوع توهم و هذیان وجود دارد ولی برجسته نبوده و کمرنگ شده و فاقد عواطف قدرتمند توام با هذیان و توهم است. شواهد وجود این اختلال هیچ‌وقت از بین نرفته و کندی هیجانی و انزوای اجتماعی، رفتار نامتعارف، تفکر غیرمنطقی و به درجاتی سستی تداعی‌ها از علائم شایع این نوع می‌باشد.

  • اﺳﮑﯿﺰوﻓﺮﻧﯽ ﺳﺮاغ ﭼﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﻣﯽ رود؟ 

سبب‌شناسی قطعی اسکیزوفرنی نامعلوم است. ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﻧﺸﺎن ﻣﯽ‌دﻫﺪ ﺑﯿﻤﺎري اﺳﮑﯿﺰوﻓﺮﻧﯽ ﺗﺤﺖ ﺗﺎﺛﯿﺮ وﺿﻌﯿﺖ ژﻧﺘﯿﮏ ﻓﺮد ﺑﻪ وﺟﻮد ﻣﯽ‌آﯾﺪ. اﮔﺮ ﭘﺪر و ﻣﺎدري ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎري اﺳﮑﯿﺰوﻓﺮﻧﯽ ﻣﺒﺘﻼ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺣﺪود 40 درﺻﺪ اﺣﺘﻤﺎل دارد ﮐﻪ ﻓﺮزﻧﺪﺷﺎن نیز ﺑﻪ اﯾﻦ ﺑﯿﻤﺎري ﻣﺒﺘﻼ شود. ﺣﺎل اﮔﺮ ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮑﯽ از واﻟﺪﯾﻦ ﺑﯿﻤﺎر اسکیزوفرن باشد، به احتمال 12 درصد ﻓﺮزﻧﺪ او ﻧﯿﺰ ﺑﻪ اﯾﻦ ﺑﯿﻤﺎري مبتلا می‌شود و ﺣﺘﯽ اﮔﺮ ﺧﻮاﻫﺮ ﯾﺎ ﺑﺮادر ﻓﺮد ﻣﺒﺘﻼ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺑﺎز ﻫﻢ ﺑﻪ ﻧﺴﺒﺖ 12 درصد احتمال ابتلای او به اﺳﮑﯿﺰوﻓﺮﻧﯽ وﺟﻮد دارد. اﻟﺒﺘﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺪاﻧﯿﺪ ﺗﻨﻬﺎ ﻋﺎﻣﻞ ژﻧﺘﯿﮏ ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮاﻧﺪ در ﺑﺮوز اﺳﮑﯿﺰوﻓﺮﻧﯽ ﺗﺎﺛﯿﺮﮔﺬار ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻠﮑﻪ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻬﯿﺎﺳﺎزي ﻧﯿﺰ وﺟﻮد دارد ﮐﻪ در ﺑﺮوز اﺳﮑﯿﺰوﻓﺮﻧﯽ ﻧﻘﺶ دارد و ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﯿﻤﺎري را ﺷﻌﻠﻪ‌ور ﯾﺎ ﺧﺎﻣﻮش ﮐﻨﺪ. اﺳﺘﺮس‌ﻫﺎي زﻧﺪﮔﯽ و ﻣﻮادﻣﺨﺪر و ﻣﺤﺮك، ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻬﯿﺎﺳﺎزي ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ روي ﻋﻮاﻣﻞ زﻣﯿﻨﻪ ﺳﺎز ﻣﺜﻞ ﻋﻮاﻣﻞ ژﻧﺘﯿﮏ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﺑﮕﺬارﻧﺪ. در ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺷﺮاﯾﻂ ﻣﺤﯿﻄﯽ ﻣﯽ‌ﺗﻮاﻧﺪ زﻣﯿﻨﻪ ژﻧﺘﯿﮏ ﺧﻔﯿﻒ را ﺷﻌﻠﻪ‌ور ﯾﺎ آن را اﺻﻼح ﮐﻨﺪ.

درمان:

مدیریت بالینی بیماران روان‌گسیخته (دارای اسکیزوفرنی) شامل بستری کردن و تجویز داروهای ضدروانپریشی (نسل اول یا تیپیکال / نسل دوم یا آتیپیک) و همچنین انجام درمان‌های روانی_اجتماعی مثل مهارت‌های رفتاری، خانوادگی، گروهی، فردی و اجتماعی و درمان‌های توانبخشی است. هرکدام از روش‌های درمانی فوق را می‌توان به صورت سرپایی یا بستری انجام داد. نشانه‌های لازم برای بستری کردن بیماران عبارتند از احتمال خطرناک بودن بیمار برای دیگران، گرایش به خودکشی، وجود علائم شدیدی که به علت آشفتگی زیاد سبب عدم مراقبت از خود و یا خطر آسیب‌دیدگی شوند، ارزیابی تشخیصی، عدم پاسخ به درمان در روش‌هایی که از شدت عمل کمتری برخوردار هستند، وجود عوارض و بیماری‌های همراه و نیاز به تغییر رژیم‌های درمان دارویی پیچیده.

ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﺎ ﺑﯿﻤﺎر اﺳﮑﯿﺰوﻓﺮﻧﯽ رﻓﺘﺎر ﮐﻨﯿﻢ؟ 

ﻗﺒﻞ از ﻫﺮ ﭼﯿﺰ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺪاﻧﯿﺪ ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮ رﻓﺘﺎر در اﻃﺮاﻓﯿﺎﻧﺘﺎن را اﺳﮑﯿﺰوﻓﺮﻧﯽ ﺗﻠﻘﯽ ﻧﮑﻨﯿﺪ، ﺣﺘﯽ اﮔﺮ ﺑﺮﺧﯽ از ﻋﻼﯾﻢ ذﮐﺮ ﺷﺪه را در ﺧﺎﻧﻮاده و اطرافیان ﺧﻮد ﻣﺸﺎﻫﺪه ﮐﺮدﯾﺪ، ﻗﻀﺎوت ﻧﮑﻨﯿﺪ. ﭼﻮن ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮏ اﻓﺴﺮدﮔﯽ ﺳﺎده ﯾﺎ ﻧﺎﺷﯽ از ﯾﮏ ﺑﯿﻤﺎري ﺟﺴﻤﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻋﻤﻠﮑﺮد ﻓﺮد را ﺗﺤﺖ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻗﺮار داده اﺳﺖ. اﮔﺮ ﺧﺎﻧﻮاده ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺗﻐﯿﯿﺮ رﻓﺘﺎر در ﻧﻮﺟﻮان ﯾﺎ ﻫﻤﺴﺮ ﺧﻮد ﺷﺪ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ اي ﮐﻪ ﺑﺎ ﺧﻮدش ﺣﺮف ﻣﯽ‌زﻧﺪ، ﮔﻮﺷﻪ‌ﮔﯿﺮ و ﻋﻤﻠﮑﺮدش ﻣﺨﺘﻞ ﺷﺪه اﺳﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﺣﺘﻤﺎ ﺑﻪ روان‌ﭘﺰﺷﮏ ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﮐﻨﻨﺪ ﺗﺎ آﻣﻮزش ﻫﺎي ﻻزم را ﺑﻪ آن‌ها ﺑﺪﻫﺪ و ﺑﻪ آن‌ها ﺑﯿﺎﻣﻮزد ﮐﻪ ﭼﻪ اﻗﺪاﻣﺎﺗﯽ ﻋﻼﯾﻢ ﺑﯿﻤﺎر را ﺷﺪت ﯾﺎ ﮐﺎﻫﺶ ﻣﯽ‌دﻫﺪ. اﻣﺎ اﮔﺮ اﻃﺮاﻓﯿﺎن ﺑﯿﻤﺎر ﻣﺪام ﺷﺮوع ﺑﻪ اﻧﺘﻘﺎد و اﻋﺘﺮاض ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﭼﺮا ﺑﺎ ﺧﻮدت ﺣﺮف ﻣﯽ‌زﻧﯽ، ﭼﺮا ﺑﺎ ﻣﺎ ﻏﺬا ﻧﻤﯽ‌ﺧﻮري، ﭼﺮا ﺑﺎ ﺧﻮدت ﻣﯽ‌ﺧﻨﺪي و … ﺑﺎ اﯾﻦ ﮐﺎرﺷﺎن در واﻗﻊ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ و ﭘﺮﺧﺎش زﻣﺎن ﺑﺮوز ﺑﯿﻤﺎري را ﺟﻠﻮ ﻣﯽ‌اﻧﺪازﻧﺪ. پس ﺑﻪ ﺟﺎي اﻋﺘﺮاض و اﻧﺘﻘﺎد ﺑﻪ روان ﭘﺰﺷﮏ ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﮐﻨﯿﺪ.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

پیمایش به بالا